تاثیر شانس در موفقیت

تاثیر شانس در موفقیت

آیا شانس در موفقیت تأثیر دارد؟

رمز موفقیت چیست که عده ای به آن می رسند و عده ای تا آخر عمر انتظار آن را می کشند ؟  آیا شانس در موفقیت تأثیر دارد

سه باور موفقیت  آیا شانس در موفقیت تأثیر دارد

در مورد موفقیت سه باور عمومی وجود دارد :
موفقیت شانسی است . عده ای معتقدند موفقیت شانسی است ، کسانی که این فکر را دارند ، برای کسب موفقیت هرگز تلاش نمی کنند . اگر به رفتار خود و دیگران دقت کنید خواهید دید که مردم اکثراً موفقیت های دیگران و شکست های خود را تقصیر شانس می دانند . آیا شانس در موفقیت تأثیر دارد
موفقیت ذاتی است . عده ای اعتقاد دارند موفقیت ذاتی است ، و افراد موفق ، موفق زاده می شوند . این باور ، اگر خود را یک انسان فوق العاده بدانید ، زیاد بد نیست و تا حدودی باعث پیشرفت شما می شود ، ولی اگر خود را یک انسان شکست خورده بدانید چطور ؟
موفقیت اکتسابی است . این بهترین اعتقادی است که می توان نسبت به موفقیت داشت . اگر شما ایمان داشته باشید که می توانید موفقیت را به دست آورید ، بعد از کسب موفقیت اول ، دومی را هم به سرعت به دست می آورید و سومی و … . همینطور موفقیت های بعدی . همچنین اگر در این میان شکست بخوررید ، با انرژی و پشتکار دوباره خودتان را بالا می کشید .
پس شانس تو را موفق نمی کند ، این توئی که شانس را به موفقیت تبدیل می کنی .

آیا واقعاً چیزی به نام شانس وجود دارد ؟ آیا اینکه ما بعضی اوقات می گوئیم ” ما شانس داریم ، یا مثلاً
بد شانسیم ” ، درست گفته ایم ؟
این سؤالات همیشه در ذهن بسیاری از افراد وجود دارد ، اما عده ی قلیلی از افراد به این نتیجه رسیده اند که هرگز شانس وجود ندارد . در واقع همه چیز ، حاصل چیز دیگری است و هر چیزی دارای سر منشأ یی است که در واقع دلیلی دارد . در کل طبق قانون علت و معلول ، هر چیزی دلیلی دارد و هیچ چیز بدون دلیل و از هوا نمی آید .
سال هاست که بسیاری از افرادی که معمولاً در زمینه ای ضعیف تر از سایرین هستند ، با این تفکر زندگی
می کنند ، که این نتیجه ای که از زندگی چندین ساله ی آنها حاصل آمده ، به دلیل شانس بد آنها است و کاری در این بین از دست آنها بر نمی آمده است . در واقع هیچ چیز را در این میان مسئول نمی دانند و همه چیز را به گردن شانس می اندازند . اما در مقابل عده ای که در یک زمینه قوی هستند ، دلیل قوت خود را معمولاً زحمات خود می دانند .
اینکه کدامیک راست می گویند و کدامیک در اشتباهند ، نظری شخصی است ، اما آنچه تقریباً روشن است ، مقصر کردن زمین و زمان است بجای خود . آن گروه ضعیف معتقدند که هر چه به سرشان آمده ناشی از
بد شانسی آنها بوده ، و آنها همه ی تلاش خود را به کار برده اند ولی به نتیجه نرسیده اند . اما کسی از آنها
نمی پرسد که : آیا در فلان جا اشتباه نکرده اید ؟ آیا از تمام توان خود استفاده کرده اید ؟ آیا خود را کمتر از دیگران نپنداشته اید ؟ و …
اینها سؤالاتی است که معمولاً از طرف افراد شدیداً معتقد به شانس ، بی پاسخ می ماند .

عده ای فکر می کنند ، شانس حتماً موفقیت به همراه دارد . این افراد همیشه منتظر اتفاقی خارق العاده هستند در حالی که شانس های زیادی را بدون اینکه بدانند از بین می برند .
عده ای شانس را فقط یک احتمال برای موفقیت می دانند ، این افراد اگر معتقد باشند ، موفقیت اکتسابی است شاید تلاشی برای تبدیل شانسشان به موفقیت انجام دهند ، در غیر اینصورت ، هیچ .
و عده ای شانس را یک سرعت دهنده برای رسیدن به موفقیت می دانند ، ولی همواره بدون شانس هم کار خود را جلو می برند . این افراد همیشه موفق تر از دیگران هستند .

آیا شانس واقعیت دارد ؟

افرادی که معتقدند همه چیز به شانس وابسته است ، خود را گرفتار نوعی جبر می کنند . یعنی از خودشان
اراده ای نداشته و نمی توانند برای خود تصمیم بگیرند ، شاید این مورد از اعتماد به نفس پائین آنها یا عدم اعتقاد به ” من می توانم ” است .
در واقع توانایی رسیدن به موفقیت و آنچه که انسان می خواهد ، در همه انسانها وجود دارد و این خود انسان است که باید از آن استفاده کند . لذا این استفاده کاملاً منوط به فعالسازی این نیرو است ، فقط کافی است به این نیرو معتقد باشیم ، باور داشته باشیم که می توانیم و شروع کنیم . این طور نیست که بگوئیم ، باور داریم و سپس منتظر موقعیت باشیم ، موقعیت کاملاً ساختنی و ایجاد کردنی است .

عامل اصلی هر آنچه برای ما اتفاق می افتد ، فقط خود ما و آنچه انجام می دهیم است .
پس باور کنید که شانس خوب ، فقط یک فرصت برای رسیدن به موفقیت و شانس بد ، فقط یک اتفاق است .
فرصت هایی که فکر می کنیم شانس هستند ، به طور غیر مستقیم توسط خودمان ایجاد شده اند .
من شانس نوشتن را برای خودم ایجاد کردم ، این نوشتن نبود که این شانس را به من داد . شما برای خودتان و با زحمت خودتان شانس خواندن این مطالب را ایجاد کرده اید ، در واقع این مطالب نبودند که سراغ شما آمدند .
مثلاً در مسائل مالی که معمولاً مبحث بزرگی در مقوله ی شانس است ، مردم گاهی می گویند :
فلانی را می شناسی ، وارد هر شغلی که می شود ، خوشبختی خودش به سراغش می آید .
اما در واقع این از باور همان فرد سرچشمه می گیرد که انتخاب های خود را دقیق ، درست و با بررسی کامل انجام داده است ، پس نباید انتظار شکست از این فرد داشت . در مورد افرادی که خود را بد شانس می پندارند ، نیز نباید انتظار موفقیت و پیروزی داشت ، وقتی باوری نباشد ، نتیجه ای هم نیست .
فکر ما ، احساس ما و باور های ما باعث می شود ، انرژی هایی در دنیا پخش شود که ما را به سمت خوش شانسی هدایت می کند و همینطور هم بد شانسی .
شانس در زندگی به معنای استفاده به جا از فرصت های پیش آمده است . اگر چشم بینا و گوش شنوا نداشته باشیم و از هوش و ذکاوت و نیروی تصمیم گیری خود استفاده نکنیم ، چگونه می توانیم شانس را در آغوش کشیم ؟ باید همواره جویای شانس در زندگی باشیم و با دانایی ، فراست و تیز بینی به فرصت هایی که زندگی در اختیار مان می گذارد ، پر و بال دهیم .
پس یادمان باشد ، شانس به معنای توانایی درک موقعیت ها و انتخاب بهترین هاست .