قدرت ذهن

قدرت ذهن چیست؟

افراد کمی از تفکراتی که در ذهنشان می گذرد، آگاهی دارند زیرا بیشتر آنها فکر می‌کنند که گذر تفکرات کاملا خودکار انجام می‌شود.

ذهن مانند یک کودک است که هر چه را که می‌بیند و می‌شنود بدون قضاوت کردن یا درنظر گرفتن نتایجش قبول می‌کند. اگر به ذهنتان اجازه دهید که اینگونه عمل کند، به آن آزادی کامل داده‌اید که یک ایده به ایده دیگر بپرد و در واقع آزادی خود را از بین برده‌اید. اساس ترین گام برای مقابله با پرش های مکرر ذهن، بکارگیری آموزه های دیوید الن در خالی کردن ذهن و کسب مهارت در مدیریت زمان، انرژی و تمرکز است.

ما همیشه در سیلاب تفکرات، ایده‌ها و اطلاعاتی که از حواس 5گانه، سایر افراد، روزنامه‌ها و تلوزیون بدست می‌آیند، شناور هستیم. این تفکرات، ایده‌ها و اطلاعات به ذهن نفوذ می‌کنند و ممکن است از این نفوذ آگاه باشیم یا شاید نباشیم.

جریان تفکرات بر روی رفتار و واکنش ها تاثیر خواهد داشت. بر نوع تفکر، اولویت‌ها و علایق اثر می‌گذارد. معمولاً ما به صورت خودکار این تفکرات را قبول می‌کنیم و اجازه می‌دهیم که زندگی مان را شکل دهند.

اما آیا تا بحال به این موضوع فکر کرده‌اید که تفکرات، ایده‌ها و علایقی که در ذهنتان وجود دارد واقعا متعلق به خود شما نیست؟ آیا تا بحال برایتان پیش آمده که احساس کنید آنها برگرفته از محیط خارج، شخصی دیگر هستند و شما ناآگاهانه آنها را از خود می‌دانید؟

اگر تفکراتی که وارد ذهنتان می‌شوند را فیلتر نکنید دیگر شخص آزادی برای کنترل زندگی نخواهید. کنترل و فیلتر کردن تفکراتی که وارد ذهن می‌شود در واقع همان قدرت ذهن است.

چرا باید اجازه دهید که محیط خارج بر روی ذهن و زندگی تان تاثیر بگذارد؟

چرا باید اجازه دهید که دیگران ذهن و زندگی تان را کنترل کنند؟

آیا می‌خواهید خود را از شر بردگی تفکرات و نظرات سایرین رها کنید؟

برای اینکه بتوانید قدرت تاثیرات و تفکرات خارجی را بر روی زندگی‌تان کاهش دهید باید از آنها آگاه باشید و از خودتان بپرسید که ایا واقعا به آنها تمایل دارید و اگر چنین است آنها را بپذیرید.

قرار نیست که هر فکری که وارد ذهنتان می‌شود را قبول کنید.

نقش قدرت ذهن در رسیدن به موفقیت

ذهن نقش مهمی در رسیدن به موفقیت و اهداف زندگی ایفا می‌کند.

با توجه به اهداف روزانه شما می‌دانید که قصد رسیدن به چه چیزهایی را دارید اما وقتی موضوع اهداف کلان است قضیه فرق می کند. ممکن است ایده تازه‌ای داشته باشید اما این کافی نیست.

برای اینکه به نتیجه برسید و از قدرت ذهن‌تان استفاده کنید باید دقیقا بدانید که می‌خواهید چه کاری انجام دهید. برای اینکه ذهنتان را بر روی یک هدف متمرکز کنید لازم است که هدف از قبل تعیین شده و مشخصی داشته باشید.

1. اول از همه باید بدانید که به دنبال دست یافتن به چه چیزی هستید. این گام ساده نیست و نیاز به تفکر، بررسی و زمان دارد.
2. پس از کشف خواسته واقعی‌تان، باید برنامه ای را تنظیم کنید. لازم است که بدانید اول باید چه کنید و در ادامه چگونه جلو بروید. تمام این رویه به برنامه ریزی با تکیه بر قدرت ذهن نیاز دارد.
3. پس از تصمیم گیری در مورد هدف و تنظیم برنامه، لازم است که تصویر ذهنی مشخصی از اهدافتان بسازید. باید آنرا کامل شده ببینید. این مرحله به تجسم سازی نیاز دارد که قدرت دیگری از ذهن است.
4. اعترافات ابزار ذهنی دیگری برای رسیدن به موفقیت است. چیزی را که به ذهن نیمه آگاه خود اعتراف می کنید، بخشی از ذهنتان خواهد شد و در نتیجه بر روی رفتار و عمل تاثیر می گذارد.
5. باید بتوانید تفکراتتان را به دیگران منتقل کنید تا در برنامه به شما کمک کنند. معمولا باید دیگران را مجاب به سرمایه گذاری در طرح تان کنید. باید خوش بین باشید و به چیزهایی که می گویید باور داشته باشید.
6. انگیزه قدرت عاطفی و ذهنی دیگری است که برای موفقیت ضرروی محسوب می شود. چگونه می توان در صورتی که انگیزه کافی نداشت به چیزی دست یافت؟ انگیزه و اشتیاق، فکر کردن به هدف، مزایای آن و آینده زندگی تان می‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد.